بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

دوشنبه بیست و هشتم صفر، لحظات و ثانیه­ ها به عیادت مردی آمده ­اند که خواستنی­ ترین بنده خداست. مهاجرین که مدت­هاست با قریش آمیخته­ اند و انصار درگیر نگرانی­ هایشان هستند. یکی می ­ترسد علی سرکار بیاید و آنها مجالی برای ابرازِ بودن نداشته باشند. و آن دیگری می­ ترسد قریش که تا امروز میهمان بوده، میخ ماندنش در مدینه را بکوبد و بر میزبان سروری کند. کسی در خانه محمد، جز اهل بیتش و تعداد کمی از یارانش نیست. علی سرش را بردامان گرفته است.

سلام بر برادرم عزرائیل. برای بردنم اجازه داری.» فاطمه اشک می ­­ریزد. اما بی ­تابی نمی ­کند. هیچ کسی به اندازه او تسلط بر اوضاع ندارد و هیچ کسی به خوبی او همه زندگی محمد را در چند جمله کتاب نکرده است:

شهادت می­ دهم پدرم بنده خدا و فرستاده  او بود. خدا قبل از آنکه او را بفرستد، انتخابش کرده بود. و قبل از آنکه او را برای خود بردارد، نشانش کرده بود و قبل از آنکه مبعوثش کند، او را خواسته بود. درست زمانی که مخلوقات با غیب ارتباطی نداشتند و اتفاقات هولناک آنها را پوشانده بود و نزدیک به منقرض شدن بودند. پدرم پرچمی از جانب خدا بود برای اینکه همه کارها سامان بگیرد و احاطه خدا بود تا بر همه حوادث روزگار چیره شود و معرفت الهی بود برای دانستن اینکه جای هر چیزی کجاست. خدا او را برانگیخت تا امر و دستورش را تماماً جاری کرده باشد و حکم امضا شده ­اش را محکم کند و رحمت بی دریغش را به هرجا که لازم است برساند. امت­ها را دید که فرقه فرقه در دین­ های مختلف بودند. در حالی که معتکف بر آتش­هایشان و در حال پرستش بت­هایشان بودند و خدا را با آن همه شناختنی بودن نمی­ شناختند. خدا با وجود پدرم محمد، آن ظلمت ها را نورانی کرد و از قلب­ها ابهام­ها را کنار زد و چشم­ ها را به کنار رفتن ابرهای گرفته، روشن کرد. میان مردم هدایت را برپا کرد و از اغوا شدن بیرونشان آورد و کوری آنها را به بینایی منتهی کرد و به دین استوار راهنمایی ­شان کرد و به راه مستقیم دعوتشان نمود. سپس خداوند او را گرفت. گرفتنی که با رئوف بودن و اختیار دادن و رغبت داشتن و ایثار همراه بود. پس او از سختی­ های این خانه به راحتی و آسایش جایی وارد شد که پوشیده از فرشتگان نیکو و رضایت پروردگار مهربان و مجاورت فرمانروای قدرتمند است. صلوات بر پدرم پیامبر خدا و امین او و منتخب او از میان مخلوقاتش و برگزیده خداوند. سلام براو و رحمت خدا و برکات او بر او باد.»

در شام غریبان علی بن موسی الرضا(ع) مصادف با سی­ ام صفر سال1441هجری قمری، برابر با هفتم آبان 1398هجری شمسی، نگارش این کتاب به پایان رسید.


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها